مدیر جان، کفش کارمنداتو بپوش! مدیریت کاربردی یعنی مسئولیت، نه غر زدن

👞 مدیر جان، کفش کارمنداتو بپوش! مدیریت کاربردی یعنی مسئولیت، نه غر زدن🎯 مقدمه: وقتی بازار خرابه، اول خودتو نگاه کنمدیر عزیز،اگه مدام می‌گی «بازار خرابه»، «فروش نداریم»، «کارمندام تنبلن»، «جلسات بی‌فایده‌ست»، یه لحظه وایسا.نه برای دفاع، نه برای توجیه.فقط برای یه نگاه صادقانه به خودت.چون این جملات، بیشتر از اینکه وضعیت بیرون رو نشون بدن، دارن وضعیت درون تو رو فریاد می‌زنن.🧩 بخش اول: ترجمه‌ی جملات مدیرانه به واقعیت مدیریتی«بازار خرابه»یعنی: من سیستم بازاریابی و فروش حرفه‌ای ندارم.«کارمندام تنبلن»یعنی: من اهداف و انتظارات روشن تعیین نکردم. سیستم ارزیابی عملکرد ندارم.«وقت سر خاروندن ندارم»یعنی: من سیستم‌سازی نکردم. تفویض اختیار بلد نیستم.«نیروها انگیزه ندارن»یعنی: من مدیر انگیزه‌کُش حرفه‌ای هستم. فقط انتظار دارم، نمی‌سازم.«نیرو پیدا نمی‌شه»یعنی: من سیستم جذب و استخدام حرفه‌ای ندارم.«همه‌چی رو باید خودم پیگیری کنم»یعنی: من سیستم کنترلی ندارم. ساختار ندارم.«جلسات بی‌فایده‌ست»یعنی: من مدیریت جلسه بلد نیستم. جلسه‌هام هدفمند نیست.🪞 بخش دوم: مدیریت یعنی آینه، نه بلندگومدیریت کاربردی یعنی اینکه قبل از اینکه بلندگو دستت بگیری و غر بزنی، آینه دستت بگیری و خودتو ببینی.یعنی اینکه به‌جای «من چی گفتم»، بپرسی «اونا چی فهمیدن؟»یعنی اینکه به‌جای «چرا انجام ندادن»، بپرسی «من چطور طراحی کردم؟」🧠 بخش سوم: کفش کارمنداتو بپوشمدیر واقعی، اول می‌ره تو ک...